اولین دیدارمان در حوزه هنری و اوایل دهه 80 بود. او به همراه دوستانش در گروه نمایشی که توسط علی اکسیر اداره میشد فعالیت میکرد. بعدها بیشتر با هم آشنا شدیم و طولی نکشید که یکی از دوستانمان طرح پذیرفتن او و دوست دیگری در گروه تئاتر ما را داد. دو تن از اعضای گروه ما مخالفت کردند اما رای بیشتر برای پذیرش آنها بود. سال 82 رسمن در یک گروه فعالیت میکردیم.
اولین کار مشترک ما نمایش "منم ..." به کارگردانی مجید سرنیزاده بود که آن سالها به عنوان یک پدیده نمایشی شناخته شد و موفقیتهایی را برای گروه به ارمغان آورد.
محل جمع شدن و دیدارمان در محله خواجه عطاء و "اتاقک سرد ارث پدری" من بود. ساعتها با هم بودیم و از هر دری سخن میگفتیم، کتاب میخواندیم، شبها تا دیر وقت کنار ساحل بودیم و گپ میزدیم و اتودهای جدیدی را تمرین میکردیم.
وحیدرضا زارع مهرجردی آن زمان یک جوان 17 یا 18 ساله بود و اگر اشتباه نکنم امروز سالروز تولدش است، تولد 30 سالگیاش!
وحید عزیز، امیدوارم هر کجا که هستی سالم و تندرست و مثل آن سالها فعال باشی
به امید دیدارت
چ خوب.
ایشالا هر جا هست موفق باشه...
یاد آن روزهای شور و انرژی و جوانی بخیر ، در گروه کارگاه و پیش از آن در تولید بیش از سیزده نمایش با هم همکاری کردیم .
برای وحید عزیز شادی و سلامتی آرزو می کنم.
http://sahmar62.blogsky.com/1392/03/05/post-108/