قبل از هر چیز عید باستانی نوروز را به همهی هموطنان عزیز تبریک عرض میکنم. و یک تبریک ویژه برای وبلاگنویسان هرمزگان. از دوستان عزیزم میخواهم پرخوانندهترین پست امسال و همچنین بهترین پست از نظر خود وبلاگنویس و نیز بهترین پست کل وبلاگهای هرمزگان در سالی که گذشت را معرفی کنند. با سپاس بسیار
روزی که احمدینژاد به بندرعباس آمد بعضی از مردم در میدانهای شهر منتظر بودند تا او بیاید و نامه خود را به دستش برسانند. در این میان کودکی همراه با مادرش آنجا بود. وقتی مادرش شتابان خواست خود را به ماشین حامل رئیس جمهور برساند او هم چون دیوانگان خود به آن موج دیوانه زد! و اول چند مشت و بعد چند لگد و بعد هیچ کس ندید که چگونه نفس از جانش رفت. کودک در میان موج دیوانه مردم غرق شد و هیچ کس او را ندید. کودک پرپر شد و مرد و هیچ کس خبردار نشد که نشد!
منتظر خبر تکمیلی باشید!
مردمی که برای استقبال آمده بودند رو میشد به ۲ دسته کلی تقسیم کرد. ۱: عدهای که اجباری اومده بودند. مثل سربازها...دانش آموزان...نیروهای نظامی...و بعضی از کارمندان ادارات خاص ۲: عدهای که برای رساندن نامهشان به دست شخص رئیس جمهور آمده بودند. البته شاید عدهی دیگری هم آمده بودند که من حضورشان را حس نکردم.
لینک در پیک ایران + لینک در بالاترین + لینک در دنباله + لینک در زنجیر نیوز +
از طرف دوست مفیدم سیاورشن به بازی وبلاگی دعوت شدم. قرار شده هفت کتاب مورد علاقه خود را بنویسم و طبق روال بازی هفت دوست وبلاگی دیگر را به این بازی دعوت کنم.
هفت کتاب
1: تفکر زائد محمد جعفر مصفا
2: سه برخوانی بهرام بیضائی
3: رهایی از دانستگی کریشنا مورتی
4: قلعه ی حیوانات جرج اورول
5: توپاز مارسل پانیول
6: باغ وحش شیشه ای تنسی ویلیامز
7: گوشت ذن استخوان ذن ( یادم نیست )
هفت دوست
خلیل درخور، گوج گنو ، کرامت بلالی ، گنجشکک اشی مشی ، دختلوک ، پیرمرد و دریا ، لاک پشت
هوای بندرعباس این آخر سالی بدجوری ۲ نفره شده ! آدم هوس چیزای عجیبی میکنه... مثلا من امروز خیلی هوس کتک خوردن کردم...
چند عکس از آب و هوای امروز بندرعباس و ایسین
ساعت ۱۲ ظهر امروز تریلی تانکر روی بلوار راه آهن بندرعباس در حال دنده عقب آمدن بود. اتومبیل پراید با ۵ سرنشین که ۴ نفرش زن بالغ و یکی دیگر کودکی ۱۰ ساله بود از پشت با تانکر برخورد میکند. ماشین زیر تریلی گیر میافتد. عدهای خیرخواه همراه پرسنل آتش نشانی با قیچی تکههای از ماشین را جدا میکنند تا بتوانند ماشین را بیرون بکشند. ۴ زن در دم کشته شدهاند و تنها بچه خردسال زنده مانده است. وقتی من به آنجا رسیدم ساعت ۵ عصر بود و هنوز خبری از آمبولانس نبود تا جنازهها را سردخانه برساند. مردم از دیدن صحنه آنقدر عصبانی بودند که هر مامور دولتی را که میدیدند سرش داد میزدند! عدهای میگفتند تا پول به حساب پزشک قانونی واریز نشود یا کسی تعهد پرداخت هزینهها را ندهد جنازهها همچنان روی زمین خواهند ماند.
لینک حقیقت نیوز + لینک در بالاترین +
ادامه عکسها در ادامه مطلب:
محسن آزادبخش بلوز را خوب درک میکند و بر همین اساس مهم است که این نوع موسیقی را خوب اجرا میکند. بلوز نیاز به فهمیدن دارد و محسن بخوبی این شاخصه را داراست. محسن خود را یک بلوزنواز و بلوزخوان میداند که گیتاری شبیه به گیتار بادیگای به دست میگیرد. خیلی از بچههای موسیقی هرمزگان طی این سالها سعی کرده اند موزیکی اجرا کنند که بلوز باشد اما شاید محسن این سبک موسیقی را بهتر از همهشان فهمیده باشد. کنسرت جمعه شب محسن آزادبخش و حسن اقبالی با استقبال آن چنانی روبرو نبود اما همان تعدادی که موفق به حضور در کنسرت شدند بیشک به هیجان آمدند و از موسیقی لذت بردند.
لینک های مرتبط: سیاورشن ، سامی حزنی ، سی سی یو سینما
این عکس مربوط به ساعت 15 روز پنج شنبه 6 اسفند ماهه...مردم شنیدن که عمو پورنگ برنامه ای در مرکز خلیج فارس داره...