بارش باران اکثر آدما رو خوشحال میکنه... اما هستند آدمایی مثل من که از بارش این رحمت الهی نگران میشن. یک اینکه سقف محکمی نداشته باشی، دو اینکه توی کوچه اینقدر آبگرفتی باشه که نتونی از خونه بیرون بیای، سه اینکه کرایه ماشینها سه برابر بشه و اکثر تاکسیها توی خط شون نباشند و همش دربست سوار کنند، چهار اینکه ماشینها به سرعت از کنارت رد شن و آب رو هیکلت بپاشند...
نان را از من بگیر ، اگر میخواهی ،
هوا را از من بگیر ، اما
خنده ات را نه .
گل سرخ را از من بگیر
سوسنی را که میکاری ،
آبی را که به ناگاه
در شادی تو سرریز میکند ،
موجی ناگهانی از نقره را
که در تو میزاید .
از پس نبردی سخت باز میگردم
با چشمانی خسته
که دنیا را دیده است
بی هیچ دگرگونی ،
اما خندهات را که رها میشود
و پرواز کنان در آسمان مرا میجوید
تمامی درهای زندگی را
به رویم میگشاید .
عشق من ، خنده تو
در تاریکترین لحظهها میشکفد
و اگر دیدی ، به ناگاه
خون من بر سنگفرش خیابان جاریست ،
بخند ، زیرا خنده تو
برای دستان من
شمشیری است آخته .
خنده تو ، در پاییز
در کنار دریا
موج کف آلودهاش را
باید برفرازد ،
و در بهاران ، عشق من ،
خنده ات را میخواهم
چون گلی که در انتظارش بودم ،
گل آبی ، گل سرخ
کشورم که مرا میخواند .
بخند بر شب
بر روز ،
بر ماه ،
بخند بر پیچاپیچ
خیابان های جزیره ، بر این پسر بچه کمرو
که دوستت دارد ،
اما آنگاه که چشم میگشایم و میبندم ،
آنگاه که پاهایم میروند و باز میگردند ،
نان را ،
هوا را ،
روشنی را ،
بهار را ،
از من بگیر
اما خنده ات را هرگز
تا چشم از دنیا نبندم ...
این نمایش نوشته "هنریک ایبسن" می باشد و "وحید رهبانی" آن را کارگردانی نموده است. که از 15 دی در تالار چهارسو به اجرا در آمده بود. بازیگرانی چون نسیم ادبی، مهدی بجستانی، احمد ساعتچیان، ندا حاجی بابایی، روح اله حقگو لسان، رضا مولایی و رویا میرعلمی در آن ایفای نقش داشتند. به گزارش ایسنا، روابط عمومی اداره کل هنرهای نمایشی طی اطلاعیهای اعلام کرد:«با توجه به حساسیتهای ایجاد شده از سوی برخی از اهالی رسانه و مسئولان فرهنگی اجرای نمایش «هدا گابلر» جهت بررسی مجدد توسط شورای نظارت و ارزشیابی این اداره کل و جلوگیری از تشویش افکار عمومی و توجه به دلنگرانی های مسئولین فعلا متوقف میشود.»
گزارش تصویری فارس از نمایش هدا گابلر: +
چهارشنبه همین دیروز، اول وقت اداری قصد کردم برم چند تا از مدیران دولتی رو ببینم. دوازده نهاد دولتی رفتم و موفق نشدم هیچ کدام را ببینم. هشت مدیر که اصلا نبودند و پنج نفر هم که بودند جلسه داشتند و موفق به ملاقاتشون نشدم. شلوغی سر مدیران در حد تیم ملی!!!
گروه تئاتر کارگاه بندرعباس با اجرای سه نمایش در دوسالانه هنرهای حرکتی اتاکالاری ایالت بنگلور هندوستان با دیگر گروه های تئاتر آسیای جنوب شرقی رقابت میکند. نمایش های "کاریزنو" "مهر" و "مقاومت" به کارگردانی مجید سرنیزاده و بازیگری رضا غریبزاده و مجید سرنیزاده پس از شش ماه تمرین آمادهی رقابت با دیگر آثار راه یافته به این جشنواره تخصصی است. جشنواره اتاکالاری هند از تاریخ ششم بهمن ماه سال جاری تا هفدهم همین ماه با محوریت تجربههای جدید ، عصر دیجیتالی و هنر مدرن در بنگلور هندوستان برگزار میشود. در این جشنواره داوران هلندی ، ایتالیایی ، سویسی ، سوئدی ، لبنانی ، کرهای ، هندی و آفریقای جنوبی 13 اثر راه یافته به این فستیوال را داوری میکنند. مهراب بهرامی – آهنگساز - مجید کشاورز – طراح لباس ، مسعود میرزایی – نورپرداز ، هما جمشیدی – طراح بروشور ، شیما علیزاده نقاش – مجید جمشیدی عکاس و محمد حمزوی - مسئول تدارکات – از دیگر دست اندرکاران نمایشهای نام برده هستند. لازم به ذکر است نمایشهای راه یافته طی 4 روز با هم رقابت میکنند . در حاشیه، کارگاههای آموزشی و سمیناری سهروزه برای هنرمندان شرکت کننده برگزار میشود.
در همین باره
روزنامه ندای هرمزگان +
کاپوچینو با طعم پاییز +
سیاورشن +
شناختنامهی"حسن کرمی" نویسنده و شاعر جدی هرمزگانی با عنوان "آن سوی غفلت چشمها" - به تلاش"حسامالدین نقوی"منتشر شد. پیش از این هم "زخم هزار ترانه" شناختنامهی ابراهیم منصفی با تلاش نقوی منتشر شده بود که استقبال خوبی از آن شد. این کتاب را گلشن راز منتشر کرده است.
منبع: +
مقبرهها زیبایند،
به عریانی واژههای لاتین و تاریخِ حک شدهی مرگ بر آنها،
همراهی مرمر و گُل
و میدانگاههایی چون حیاطها سرد
و دیروزهای بیشمارِ تاریخ
که خاموش و یگانهاند امروز.
سهواً به مرگ میشناسیم آن آسودگی را
و بر این باوریم که «پایان» آرزوی ماست
حال آنکه آرزوی ما بیاعتنایی است و خواب.
اتناوا رنگ و روی خونه است عوض بکنی؟ خبرش بهم هاده.
وبلاگ لاتیدان اگر چه همیشه بروز نیست اما مطالبش هرمزگانیها را خوب کوک میکند. حالا در اوج سیستم فیلترینگ، لاتیدان هم بیبهانه فیلتر شد. ظاهرا خیلی وقت بود که دنبال مطلبی بودند تا بتوانند این وبلاگ سراسر هرمزگانی را مهر و موم کنند. من همیشه لاتیدان را ستایش کردهام و میکنم، دلیلش هم این است که درد مشترک هرمزگانیها را فریاد میکند! لاتیدان در تابستان گرم ۸۶ با پست "در حاشیه نمایشگاه عکس های خبری عبدالحسین رضوانی" شروع کرد و در زمستان نه چندان سرد ۸۹ با پست "باید بمیری" فیلتر شد. حالا باید ببینیم برخورد لاتیدان با فیلترینگ چه خواهد بود. همچنان در همین صفحه دوست داشتنی ادامه میدهد یا اینکه خانه جدیدی بنا خواهد کرد!
روستای چهچکور ۸ کیلومتر با بندرعباس فاصله دارد. در حاشیه این روستا مردم بیپناهی برای خود خانه ساخته بودند که توسط مسکن شهرسازی استان ویران شد. در این عملیات که به گفته حاضران با زور تیر تفنگ و گاز اشک آور مردم را از خانههاشان رانده بودند تا لودر دل آهنی راحت کار خرابی را به پایان برساند. خانههایی که غیر قانونی در بیابان ساخته شده بودند! و زن و بچه در آنها سکونت داشتند. یکی از اهالی میگفت: باید کسی که این زمینها را به ما فروخته مجازات شود. نه ما که با این نداری ۶ میلیون هزینه این خانههای از دست رفته کرده بودیم! اهالی این روستا شب سرد زمستان را روی آوارها سپری کردند.
عکسهای بیشتر در ادامه مطلب
در همین باره +