جغد بندری
جغد بندری

جغد بندری

قسمتی از شعر لنگستون هیوز/ ترجمه احمد شاملو

...آه، بگذارید سرزمین من سرزمینی شود که در آن، آزادی را

با تاج ِ گل ِ ساخته‌گی ِ وطن‌پرستی نمی‌آرایند...


منبع: +


یکی...

همیشه یکی دنبال من است

مثل خودم

که دایم می‌گردم در پی خود...

روز خبرنگار

پرسه‌ی خبرنگار در قلم تهی هیچ کله‌ای را پر نکرد.

وبلاگ هایی کسل

این روزها دوستان وبلاگ نویس شهرمان چندان انگیزه ای برای نوشتن ندارند. دلایل عمده ای باعث بی انگیزه‌گی دوستان شده است. البته بعضی ها دل مشغولی های خاص خودشان را دارند. اما هر چه هست بعد از انتخابات ریاست جمهوری این کسالت پر رنگ تر از قبل شد. چند نمونه !


  سیاورشن                  حسن بردال                      آسک                                 گوج گنو



قسمتی از شعر شلال شلال ابراهیم منصفی(مصادف با این روزها)

یه وَخت اَتان مِث کُچَک

تَگرِن و هی تَزنِن کتک

سینه اَت اَکنن شِلال شِلال

تو بی خبر تو بی گُنا


درد اَکنت تو خونت چمَک...




چه دانم‌های بسیار...

چه دانم‌های بسیار است و لیکن من نمی‌دانم...

در عقل سرخ...

عقل سرخ که در واقع مراسمی برای اسطوره ی هنر هرمزگان(ابراهیم منصفی) بود در هوای گرم برگزار شد. روز پنج شنبه ساعت 21تقریبا جلسه رسمیت پیدا کرد. بدون هیچ یک از مسئولین فرهنگی و ارشادی... گویا برق سالن فرهنگ فرهنگسرای طوبا دچار مشکل شده بود . برق هم اسم رامی رنگش رفته بود و نمی کشید طفلک!!!

مجری به جای مداح بر صندلی مدیریت

                      پورشهسواری                 امیرزاده                              تزرو

امروز تودیع و معارفه مدیر روابط عمومی استانداری هرمزگان بود. اسمائیل تزرو (مداح) جای خودش را به پورشهسواری (مجری اخبار سیما) داد. این تغییر در اوج عزل و نصب‌های دولت صورت گرفت. عملکرد تزرو در این سی‌دو ماه خدمتش کسی را راضی نکرد. هر چند او انسان ساده و خوبی است و در مراسم مربوط به استانداری قرآن می‌خواند و گه‌گاهی هم مداحی می‌کند اما هم استاندار ، هم اصحاب رسانه و هم دیگر روابط عمومی‌ها از مدیریت وی رضایت نداشتند. وقتی خبر عزل صفار هرندی را شنیدم به یقیق می‌دانستم باید یکی پیدا شود که جای همایون امیرزاده را در ریاست اداره ارشاد بگیرد. از آنجایی که تزرو کارهای فرهنگی (مداحی و قرائت) را خوب می‌داند و کلا انسان خوبی و دوست داشتنی است احتمال زیادی دارد که روی بزرگترین صندلی فرهنگی استان بنشیند و با سیستم خودش فرهنگیان و هنرمندان استان را ارشاد کند.



قطعه ای از شعر صدای پای آب/سهراب سپهری

چه خیالی ، چه خیالی ، ...

می‌دانم

پرده‌ام بی جان است .

خوب می دانم ،

حوض نقاشی من بی ماهی است...


زنده ام ...

زنده ام هنوز

زنده ام و به دیدار دوباره ات

دل شادم

زنده ام و دلتنگ دیدنت