شعر هم اگر گفته باشم که بدتر
نه علی بهداشت می داند
نه بورخس.
ماه در شب خردی ستاره ها را حذف می کند
من
شکل نان می کشم
جان می کشم.
چه حرفهایی
چه شعر هایی
کسی مرا درک نمی کند
کسی مرا خر نمی کند
کسی مرا در * نمی کند
خب حسابی
درکت کنند که زنده نیستی
خرت کنند که ناراحت می شوی
درت کنند که بر نمی گردی گم می شوی.
چشم براهم تا خدا بیاید
دست بر صورتم بکشد
و اگر دستش به دماغم خورد نگوید اووووووووووووو...
چشم براهم به اینکه گفتم نه
تا کسی به دیدنم بیاید
کسی که مهربان تر است
تا نبینم چرکین و زخمی دستی را.
چه حرفهایی چه شعر هایی
به کلاس اول که می رود یادم
سخت کتک می خورم
که شلوارم بی آنکه آرزو کنم خودش خیس میشد.
من در کنج این دنیای بزرگ تنها هستم
چه حرفهایی
شعر هم اگر باشد دیگر نمی زنمش
زنم را می گویم.
*(منظور بیرون کردن است)
۱۳۸۴/۳/۱۶ اتاقک سرد ارث پدری
مع مع مع
اوو اوو...
بع بع بع بع بع
سلام وبلاگه جالبی اتن خواندنی هسته موفق بشی خوشحال ابوم سر به مه هم بزنی .
اتناوا رنگ و روی خونه است عوض بکنی؟ خبرش بهم هاده.
سلام مجید گرامی ، تشکر از اینکه سری به ما اتزد . از شعر چیزی نادونوم که نظر هادم ولی از خوندن شعرت خشوم هوند چون گپ دل خو اتزدی .
موفق بشی خالو
سلام و نخسته ٬
ممنونم که هندی به وبلاگم ...
شکایت هسته یا درد دل .....!!!
موفق بشی
درود و گل !
مال کم محله ئی گمون اکنم مال ناف بدری
خوب است
به روزم
سلام
وبلاگتون قشنگه
با یه زبان ساده با آدم حرف میرنه و به دل می شینه
واقعا به دزنت نازنی؟
مزنی